اهالی موسیقی، بهعنوان خالقان آثار هنری، همواره باید این سوال را از خود بپرسند: «آثار ما قرار است چه بخشی از جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و هدف نهایی از خلق این قطعات چیست؟» متأسفانه، به نظر میرسد که با گذشت زمان، مارکت موسیقی ایران بیش از پیش از تنوع فاصله گرفته و به سمت یکنواختی حرکت کرده است.
در گذشته، ژانرهای مختلف موسیقی مانند سنتی، راک، تلفیقی، کلاسیک و بیکلام هر کدام جایگاه خاص خود را داشتند و طرفداران پر و پا قرصی را به خود جذب میکردند. اما در سالهای اخیر، شاهد کاهش چشمگیر تنوع در آثار موسیقی هستیم. تعداد آهنگسازان حرفهای محدود شده و بسیاری از افراد با دانش و تجربه کم، وارد عرصه موسیقی میشوند و حتی برای ترانههایشان نیز خود دست به قلم میبرند.
خوانندگان سنتی مانند همایون شجریان و علیرضا قربانی نیز به سمت اجرای آثار تلفیقی و پاپ روی آوردهاند. از سوی دیگر، بسیاری از پاپخوانها صرفاً سوار بر موج مد روز میشوند؛ چه هیپهاپ باشد، چه شش و هشت یا هر ژانر دیگر. هدف اصلی آنها بیشتر دستبهدست شدن آهنگهایشان در فضای مجازی و جذب نسل جوان است، بدون آنکه توجهی به خلق اثری ماندگار و با کیفیت داشته باشند.
در ژانر رپ نیز وضعیت به همین منوال است. نسل جدید رپخوانها اغلب از نسلهای قبلی الگوبرداری میکنند و کمتر شاهد خلاقیت و نوآوری در آثارشان هستیم. اما سوال اصلی اینجاست: آیا این هنرمندان واقعاً با جامعه در ارتباط هستند؟ آیا میدانند که سبکهایی که انتخاب میکنند تا چه حد با سلیقه عموم مردم همخوانی دارد؟
مسئله دیگری که جای تأمل دارد، کمبود آثار ماندگار و هیت در سالهای اخیر است. به ندرت شاهد قطعهای بودهایم که بتواند به معنای واقعی کلمه در دل مردم جای بگیرد و برای مدتها در خاطرها بماند. به نظر میرسد که بسیاری از خالقان آثار موسیقی، دغدغهای برای تولید آثار هدفمند و پرمخاطب ندارند و بیشتر به دنبال شهرت سریع و زودگذر هستند.
نظر شما چیست؟
به نظر شما چرا مارکت موسیقی ایران به سمت یکنواختی پیش رفته است؟ آیا فکر میکنید هنرمندان باید بیشتر به سلیقه و نیازهای جامعه توجه کنند؟ یا این که این روند، بازتابی از تغییر سلیقه مخاطبان است؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید!